من هنوز که هنوز است یک کتابم

0 98

می‌خواهیم دوباره غر بزنیم. دوباره از خیلی از چیزهایی که بارها در کافه‌ها و کتاب‌فروشی‌ها شنیده‌اید. بگوییم. آیا کتاب‌ها هنوز وجود دارند؟ اصلا کسی کتاب می‌خواند؟ کسی کتاب می‌خرد؟ با ظهور گوشی‌ها و امکانات دیجیتال بخش عمده‌ای از وقت ما در شبکه‌های اجتماعی و بازی و گیم و این حرف‌ها صرف می‌شود. البته این امکانات چیزهای بدی نیستند. صرفا باعث شده‌‌اند برای رشد خودمان وقت چندانی نداشته باشیم. مدام روی موج اخبار باشیم. مسائل زرد دنیا را دنبال کنیم و یا بازی کنیم و حتی وقت‌مان را به نحوی هدر دهیم. در حالی که این وقت می‌تواند صرف خواندن یک کتاب زیبا شود. با این نصیحت پدرانه می‌خواهیم پی ماجرا را بگیریم که چرا باید کتاب بخوانیم و چرا همه‌ی متن‌های دیگری که جاهای مختلف می‌خوانید عملا یک علم و دانش کاذب هستند و به هیچ وجه در ذهن و روان شما نمی‌مانند. اینجا مرجع تخصصی نقد و بررسی یعنی ویکی نقد است.

کتاب یا سخنان قصار؟

شما یک متن به شدت قوی در تلگرام یا اینستاگرام‌تان می‌بینید. بریده‌ای از یک کتاب حتی، یا سخنان قصار یا چنین چیزی. آن را می‌خوانید کاملا می‌فهمید و لذت می‌برید. حالا چرا باید چند روز وقت بگذارید تا مثلا جنگ و صلح تولستوی را بخوانید یا مثلا حتی سمفونی مردگان عباس معروفی را بخوانید. وقتی می‌توانید بهترین جملات آن را داخل همین تلگرام و اینستاگرام پیدا کنید؟ مگر بخش‌های مهم کتاب یا حتی خلاصه‌ای از آن را نمی‌توانید پیدا کنید؟

اینجا با چند بحث روانشناسی و فلسفی روبرو هستیم. در وهله‌ی اول اینکه اصولا کتاب خواندن چه تفاوتی با تلگرام گردی و خواندن بریده‌ی کتاب‌ها دارد؟ وقتی کتاب می‌خوانید در فضای آن گم می‌شوید. خودتان را به عنوان راوی داستان و حتی یک از شخصیت‌های کتاب می‌بینید و جلو می‌روید. در فضای داستان پرسه می‌زنید و منطق و احساسات شما با فضای داستان درگیر می‌شود. موقعیت‌های مختلف را می‌سنجید. گاهی وقت‌ها خشمگین می‌شوید. گاهی کلافه می‌شوید. گاهی داستان کند جلو می‌رود و گاهی هم به شدت سریع است.  در حقیقت شما با کتاب زندگی می‌کنید. اما در کیس دوم که شما خلاصه یا بخش‌هایی از کتاب را داخل تلگرام می‌خوانید فضاسازی و خلق موقعیت وجود ندارد. شما متن را می‌خوانید و با خودتان می‌گویید چه متن خوب و خفنی. اما واقعیت ماجرا این است که شما هیچ چیزی از آن متن برداشت نکرده‌اید. منطق و حتی احساس شما هم با آن درگیر نشده است. صرفا یک خوشی لحظه‌ای از خواندن و تمام کردن یک متن به شما دست داده است.

این چیزی که شما خواندید به شدت فرار است. وقتی کتابی را می‌خوانید شاید تا 10 سال بعد هم داستان و برخی صحنه‌های آن جلو چشم شما هستند اما با خواندن این متن‌های کوتاه شاید ده دقیقه بعد تمام کلمات و صحنه‌های آن را فراموش کنید. این ماجرای اصلی شماست. ماجرا از این قرار است که کتاب روی شما تاثیر روحی و روانی و فکری دارد. اما متن کوتاه تلگرامی هیچ اثری ندارد. دقیقا مثل رد شدن از یک بیلبورد کوچک که به تیر برق وصلی شده است و شما چند ثانیه آن را می‌خوانید و می‌گذرید.

وقتی کتابی را می‌خوانید و بخش‌هایی از آن را متوجه نمی‌شوید بعد از خواندن کتاب سراغ نقد و بررسی کتاب می‌روید تا بتوانید کاملا آن را هضم کنید. در اینجا هم دوباره یک فعالیت فکری انجام می‌دهید و قوه‌ی یادگیری و درک‌تان را بالا می‌برید. تمام این مراحل ساختار ذهن شما را تغییر می‌دهند و باعث می‌شوند حتی در زندگی شخصی‌تان هم راحت‌تر فکر کنید و تصمیمات بهتری بگیرید. همه آدم‌هایی که زیاد کتاب خوانده‌اند را دوست دارند چون همیشه حرفی برای گفتن دارند. اما آدم‌هایی که صرفا از تلگرام و اینستاگرام تغذیه می‌شوند معمولا حرفی هم برای گفتن ندارند و به همان حرف‌های همیشگی اینستاگرامی و خبرهای زرد هر روزه بسنده می‌کنند. نگرش آن‌ها به دنیا تکراری است. نگرشی از خودشان ندارند و این باعث می‌شود هر روز در اخبار گم شوند و اگر مشکلی هم برای آن‌ها پیش بیاید چون درک کافی ندارند معمولا تصمیمات بدی می‌گیرند.

خب با تمام این غرها و نصیحت‌ها چه کنیم؟

سوال خوبی است. البته این سوال را خودم از خودم پرسیده‌ام. جواب ساده‌ای هم دارد. کتاب بخوانیم. مگر خواندن یک کتاب چقدر وقت شما را می‌گیرد؟ شاید بگویید که ترجیح می‌دهید به جای کتاب خواندن سریال ببینید. خیلی هم خوب. سریال‌ها هم خوب هستند. ولی چون کتاب نمی‌خوانید قاعدتا سریال‌هایی که می‌بینید هم از نظر سطح هنری و سلیقه سینمایی بسیار پایین‌دست هستند. یا چیزی را نگاه می‌کنید که همه می‌بینند. کتاب مسیر فکری شما را جدا می‌کند. چیزهایی را دوست می‌دارید که شاید برای بقیه خسته‌کننده باشد. در حقیقت شما مسیر جدیدتری در زندگی‌تان می‌سازید و از مسیر تکراری و خسته‌کننده و شلوغی که این روزها همه در آن حرکت می‌کنند نمی‌روید. فرض کنید همین حالا متوجه شوید تونلی در دل کوه‌ها وجود دارد که شما را از تهران یک ساعته به شمال می‌رساند. مطمئنا به جای اینکه وارد آن همه شلوغی و ترافیک شوید از آن مسیر میانبر می‌روید. کتاب خواندن میانبر زدن به زندگی است.

در ابتدای کار اشاره کردیم که ما ویکی نقد هستیم. اما ویکی نقد کجاست؟ جایی که می‌توانید نقد  و بررسی انواع کتاب، فیلم، سریال، گیم، گوشی و ماشین و … را بخوانید و لذت ببرید. بررسی کتاب‌ها توسط نویسندگان مطرح این حوزه نوشته‌ می‌شوند و می‌توانید با خیال راحت کتاب‌های مطرح و کتاب‌های روز دنیا را بررسی کنید. فعالیت در حوزه کتاب من را یاد تکه پایانی فیلم پاپیون می‌افتم:

Hey, Here. I’m Still Here Bastards.

 

این مطلب صرفا جنبه تبلیغاتی داشته و پلی مگ هیچ مسئولیتی را در رابطه با آن نمی‌پذیرد!
یک پاسخ بگذارید

ایمیل شما منتشر نمی شود